کتابخانه عمومی امام خمینی (ره) صوفیان

نهاد کتابخانه های عمومی کشور

کتابخانه عمومی امام خمینی (ره) صوفیان

نهاد کتابخانه های عمومی کشور

کتابخانه عمومی امام خمینی (ره) صوفیان
کتابخانه عمومی امام خمینی ره صوفیان در 19 دی ماه 1373 تاسیس گردیده است و بیش از 27000 نسخه و با بیش از 22000 عنوان کتاب دارد و کتابخانه بصورت قفسه باز اداره می شود و سالنهای مطالعه خواهران و برادران بصورت مجزا می باشد و کتب مرجع هم مستقل می باشد و ساعات کار کتابخانه از ساعت 7/30 صبح شروع و تا ساعت 18/30 ادامه می یابد .
برنامه نرم افزاری کتابخانه برنامه سامان نهاد کتابخانه های عمومی کشور می باشد .
اتاق مستقل کودک کتابخانه ، با کتابهای کودکان و انواع اسباب بازیها برای استفاده اضای محترم کتابخانه موجود می باشد .

۱۰ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

شعر روز عاشورا, اشعار روز عاشورا, اشعار شام غریبان

###اشعار روز عاشورا### 

 

بتاب ای مه که زینب دل غمین است
پریشان دل ز مرگ شاه دین است


بتاب ای مه رقیه دل کباب است
ز مرگ باب خود در پیچ و تاب است


بتاب ای مه تو بر گلهای زهرا
که پرپر گشته در این دشت و صحرا


بتاب ای مه که اندر پای گلها
فتاده باغبان از جور اعدا


بتاب ای مه که اندر شور و شینم
پریشان دل من از مرگ حسینم

###اشعار روز عاشورا###  
بتاب ای مه که بینم کودکانم
سرشک غم رود از دیدگانم


خداحافظ حسین با وفایم
که من عازم سوی شام بلایم


تویی در کربلا بی یار و تنها
من اندر شام غم بی آشنایم


بروی نی سرت از کوفه و شام
بود هم مونس و هم رهنمایم


ترا امشب نگهبان ساربان است
من اندر کوفه در بند بلایم

 

شعر روز عاشورا, اشعار روز عاشورا

###اشعار روز عاشورا### 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۷:۱۲
حسین حقانی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۴ ، ۱۷:۲۲
حسین حقانی


۱- واریز مبلغ ۵۰۰۰۰ ریال هزینه ثبت نام به حساب انجمن کتابخانه عمومی امام خمینی ره صوفیان ، در بانک تجارت با شماره حساب 571673924
۲- ارائه کپی کارت شناسایی یا شناسنامه
۳- یک قطعه عکس ۴*۳
۴- تکمیل فرم عضویت نهاد کتابخانه های عمومی کشور

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۴ ، ۱۷:۲۹
حسین حقانی

این کتاب سفرنامه ی حج جلال آل احمد در سال 1343 که نا بسامانی اوضاع و احوال مکه و مدینه و سختی های سفر را در آن روزگار به تصویر می کشد.

در حین توصیف گاها چنان از حکومت وقت عربستان در آن برهه زمانی به ستوه در می آید که آنها را برای اداره مراسم حج نالایق می داند و همواره در فکر بین المللی کردن مراکز مذهبی  و اسلامی است. این مطلب را بارها و بارها به گونه ای در سفر نامه اش آورده است:

 

"نه... از سعودی­ ها – آن هم در آن زمان- نمی شود سراغ چنین شعوری را گرفت. کسی که این تعبیر و تفسیرها را بلد است عقلش به این هم می رسد که به جای گور این همه بزرگان بنای یادبودی وسط بقیع بگذارد و اسم همه ایشان را به ترتیب تاریخی تولد و مرگشان، بر سنگ بنا نقر کند. چاره ای نیست جز اینکه بگوییم سعودی ها لیاقت اداره ی این مشاهد را ندارند. مدینه و مکه را باید از زیر نگین این حضرات بیرون کشید و دو شهر بین المللی اسلامی اعلام کرد..."

 

و در جای دیگر ضمن توصیف اوضاع اصف بار قربانی کردن و باز هم اشاره ای به این موضوع می کند که باید چاره ای اندیشیده شود:

 

"تمام خیابان های منتهی شونده به مسلخ، پوشیده است از لاشه های ناقص.... و این قربانی عظیم به هدر رفته! آخر چه می شد اگر ده تا کامیون یخچال دار تهیه میکردند و تمام این کشتار را هم در ساعت به جده می بردند ... و برای فقرای عالم هدیه فرستادن.

پس این شیر و خورشید سرخ و هلال سرخ چه کاره اند که نمی بینند این همه اسراف وحشیانه را؟ و اصلا چرا روی قوطی های چنین گوشت پروده ای انگ نزنند، که گوشت قربانی کشتارگاه منا؟ و به صورت تبرک برای تمام مرضای مسلمان عالم؟ ... رها کنم.

سعودی گرفتارتر از این هاست که به این مسائل بیندیشد. چاره ی همه این قضایا را فقط یک بین المللی اسلامی خواهد توانست کردن."

 

جلال را فردی نه چندان مذهبی می یابیم با نگرش های گاها روشن فکرانه که از منظر دیگری به رخدادها می نگرد . بر خلاف دیگر سفرنامه ها روح معنوی و توصیف حالات شخصی کمتر حاکم هست

در قید و بند هیچ آدابی نیست و خود را تافته ای جدا بافته می پندارد، در طول سفر از این فردیت خود فاصله می گیرد و به خود دیگری می رسد که باید در جمع عجین شود و در این اقیانوس انسانی خود را خسی می داند که به میقات آمده

"میقات یعنی دیدار با خود و هم چنان که ملاقات یعنی دیدار با دیگری."

 

"دیشب سرم را که گذاشتم زمین، رفتم تا چهار صبح؛ که ورود یک دسته جدید حجاج خانه را شلوغ کرد و چراغ ها را زدند و همه سر و پا تطهیری و بعد مسجد النبی. بزرگترین غبن این سال های بی نمازی از دست دادن صبح ها بوده؛ با بویش، با لطافت سرمایش، با رفت و آمد چالاک مردم. پیش از افتاب که بر می خیزی انگار پیش از خلقت بر خاسته ای. و هر روز شاهد مجدد این تحول روزانه بودن، از تاریکی به روشنایی. از خواب به بیداری. و از سکون به حرکت. و امروز صبح چنان حالی داشتم که به همه سلام می کردم. و هیچ احساسی از برای برای نماز؛ یا ادا در وضو گرفتن."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۴ ، ۲۲:۲۸
حسین حقانی

Valentin_Druzhinin_Russia.jpg (640×878)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۴ ، ۲۲:۱۲
حسین حقانی

داشتم از پله‌های بلند و زیادی که از ایوان شروع می‌شد و به حیاط ختم می‌شد، پایین می‌آمدم که یک‌دفعه پسر جوانی روبه‌رویم ظاهر شد. جا خوردم. زبانم بند آمد. برای چند لحظه کوتاه نگاهمان به هم گره خورد. پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد. صدای قلبم را می‌شنیدم که داشت از سینه‌ام بیرون می‌زد. آن‌قدر هول شده بودم که نتوانستم جواب سلامش را بدهم. بدون سلام و خداحافظی دویدم توی حیاط و از آن‌جا هم یک‌نفس تا حیاط خانه خودمان دویدم. زن‌برادرم، خدیجه،‌ داشت از چاه آب می‌کشید. من را که دید، دلو آب از دستش رها شد و به ته چاه افتاد. ترسیده بودم، گفت: «قدم! چی شده. چرا رنگت پریده؟!» کمی ایستادم تا نفسم آرام شد. با او خیلی راحت و خودمانی بودم. او از همه‌ زن‌برادرهایم به من نزدیک‌تر بود، ماجرا را برایش تعریف کردم. خندید و گفت: «فکر کردم عقرب تو را زده. پسر ندیده!»

کتاب «دختر شینا» خاطرات مرحومه قدم خیر محمدی کنعانی، همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمیاز شهدای برجسته استان همدان است که توسط  خانم بهناز ضرابی زاده نوشته شده و انتشارات سوره مهر آن را چاپ کرده است.

کتاب «دختر شینا» نیز تاکنون 15مرتبه تجدید چاپ شده وبا طرح جلد جدید همراه با کاهش قیمت پشت جلد،منتشر شده است و از پرمخاطب‌ترین کتاب‌های ادبیات پایداری  دفاع مقدس به شمار می‌رود.

«دختر شینا»، روایت گر زندگی یک دختر روستایی است که جنگ درون زندگی عاشقانه او پا می گذارد و او را رفته رفته متفاوت می کند.دختر روستایی که دیگر در میان ما نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۴ ، ۲۲:۱۰
حسین حقانی
    جملات زیبا کتاب و کتابخوانی

 

از کتابفروشی پرسیدند : وضع کسب و کارت چگونه است؟

گفت : بسیار بد ، چون آنهایی که پول دارند اهل مطالعه نیستند و آنهایی هم که سواد دارند پول ندارند !!!

راستی چقدر اهل مطالعه اید ؟

**************

روزی ز سر سنگ عقابی بهوا خاست واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت امروز همه روی زمین زیر پر ماست بـر اوج فلک چون بپرم از نظـر تــیز می‌بینم اگر ذره‌ای اندر ته دریاست گر بر سر خـاشاک یکی پشه بجنبد جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست بسیار منی کـرد و ز تقدیر نترسید بنگر که ازین چرخ جفا پیشه چه برخاست ناگـه ز کـمینگاه یکی سـخت کمانی تیری ز قضاو قدر انداخت بر او راست بـر بـال عـقاب آمـد آن تیر جـگر دوز وز ابر مر او را بسوی خاک فرو کاست بر خـاک بیفتاد و بغلـتید چو ماهی وانگاه پر خویش گشاد از چپ و از راست گفتا عجبست اینکه ز چوبست و ز آهن این تیزی و تندی و پریدنش کجا خاست چون نیک نگه‌کرد و پر خویش بر او دید گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست

**************

      شکسپیر: کتاب بزرگ‏ترین اختراع بشر است .

 ریچارد استیل: مطالعه همان اثری را در وجود آدمی می‏گذارد که ورزش در بدن انسان ایجاد می‏کند .

مونتسکیو: مطالعه کتاب یعنی تبدیل ساعات سلامت‏ بار به ساعات لذتبخش .

همو می‏گوید: کتاب عمر دوباره است که می‏توان با مقداری پول تجربه تمام عمر بزرگ‏ترین عقلای عالم را تصرف کرد . 
  حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‏فرماید: یک ساعت تفکر از شصت‏ سال عبادت برتر است . 

 کاردیل می‏گوید: آنچه را می‏توان بعد از بیست‏ سال تجربه آموخت، مطالعه صحیح در یک ساعت‏ به ما می‏آموزد .

هیچ کتابی نیست که ارزش یکبار خواندن را نداشته باشد.«بیهقی»

کتاب بهترین پس انداز و خزانه است و نیک ترین همنشین و پشتوانه

 کتابخانه باب دانایی است و دانایی توانایی است توانایی برای کسب پیروزی ،سعادت و افتخار.

 همنشینی به از کتاب مخواه           که مصاحب بود گه و بیگاه

راحت افزای جان و مونس دل       هرچه خواهی تورا از او حاصل


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۴ ، ۱۷:۳۳
حسین حقانی

ه مجنون گفتم زنده بمان؛ کتاب حمید باکری

هروقت کسی از من درباره معرفی کتاب برای سبک زندگی سوال می‌کند، پیشنهاد می‌کنم کتاب‌هایی که درباره زندگی و سیره شهدای بزرگ نوشته شده را بخواند.

معتقدم سبک زندگی خوب و آسمانی را باید از شهدا آموخت. امروز مطالعه شرح حال و رفتار و کردار آن عزیزان می‌تواند چراغ راه ما باشد. کتاب «به محنون گفتم زنده بمان؛ کتاب حمید باکری» یکی از کتاب‌هایی است که شما را با این بزرگ‌مرد عارف آشنا می‌کند.

مجموعه «به مجنون گفتم زنده بمان» مجموعه‌ای چند جلدی است که انتشارات روایت فتح تهیه و منتشر کرده است. این مجموعه درباره شهیدان مهدی و حمید باکری و ابراهیم همت نوشته شده است.

روایت کتاب‌ها جالب و خواندنی است. شاید کمتر کلیشه‌ای است.

کتاب حمید باکری را خواندم و 9 درس مهمی که من از این کتاب برگرفتم تقدیم شما...

زندگی ساده

زندگی‌شان خیلی ساده بود. حواسش خیلی جمع بود که گرفتار عافیت و رفاه طلبی نشود. از تجمل و اسراف شدیداً پرهیز داشت. تا خریدن وسیله‌ای برای‌شان ضرورت پیدا نمی‌کرد، آن را نمی‌خریدند.  به همسرش مدام سفارش می‌کرد: «درست زمانی بروید خرید که واقعاً معطل مانده باشید.»

قناعت در زندگی

بعد از ازدواج، همسرش چمدان لباس‌ها را باز می‌کند تا لباس‌ها را در کمد بگذارد. حمید که لباس‌ها را می‌بینید، می پرسد: «این همه لباس برای یک نفر است؟» همسرش می‌گوید: «مگر زیاد است؟» حمید می‌گوید: «هر آدم دو دست لباس بیشتر نمی‌خواهد؛ یک دست را بپوشد، یک دست را هم بشوید.»

خلاصه به همسرش می‌فهماند که لباس‌ها را بدهد بروند. همان روزها سیل یا زلزله‌ای هم آمده بود. فاطمه خانم تمام لباس‌ها را جمع می‌کند و می‌دهد به مسجد تا به دست نیازمندان برسد.

همسردار نمونه

در همسرداری خیلی حساس و با اخلاق بود. همسرش می‌گوید: «در تمام زندگی‌اش آدم دلرحمی بود. به من خیلی محبت داشت. اصلاً یادم نمی‌آید با من بلند حرف زده باشد. خیلی پیش می‌آمد که حقش بود و باید  سر من فریاد می‌زد، ولی چیزی نمی‌گفت.» همه می‌دانستند اگر حمید از جبهه برگردد، امکان ندارد جای دیگر برود و فقط می‌توانند در خانه پیدایش کنند. اگر در جبهه نبود، تمام وقتش را می‌گذاشت برای همسر و بچه‌هایش و همان وقت کم را هم با خانواده سپری می کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۴ ، ۱۷:۰۵
حسین حقانی

جلسه شورای اداری نهاد کتابخانه های عمومی شهرستان شبستر ، بنا به دعوت قبلی در مورخ 15/07/94 در محل سالن مطالعه کتابخانه عمومی امام خمینی ره صوفیان در ساعت 9 صبح شروع گردید .

در ابتدای جلسه آقای حیدریان مسئول محترم کتابخانه عمومی شرفخانه با تلاوت دلنشین آیاتی چند از کلام الله قرآن ، جلسه را مزین فرمودند و در ادامه مسئول محترم نهاد کتابخانه های شهرستان شبستر ضمن خوش آمد گویی به مسئولین محترم کتابخانه های شهرستان ، اهداف خود را در خصوص برنامه های آتی بیان داشتند و توضیحاتی در خصوص همایش مدرسه تابستانی خواندن که در مشهد برگزار گردیده بود و در آن کلاسها با آقای آرمین شرکت داشتند ارائه نمودند و همچنین در زمینه نحوه تنظیم اسناد کتابخانه هم مطالبی ارائه نموده و در آخر نقاط قوت و ضعیف همایش کتابخوان دفاع مقدس مورد بررسی قرار گرفت . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۴ ، ۲۰:۳۹
حسین حقانی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۴ ، ۲۰:۱۳
حسین حقانی